قدیمترین فرش دستبافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: “بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود.” سپس او اضافه می کند: “تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود.
در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۳۰۷-۱۲۹۵ میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (۱۷۲۲-۱۴۹۹ میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۸۷-۱۵۲۴ میلادی) و شاه عباس کبیر(۱۶۲۹-۱۵۸۷ میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳۰۰۰ تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت.
با اشغال کشور بوسیله افغانها (۱۷۲۲-۱۷۲۱ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.
با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
اولین فرش به احتمال زیاد بوسیله افراد چادر نشین برای فرش کردن کف خاکی چادرشان بافته شده بود. ولی امکان اینکه فرش بوسیله مصریها، یا چینیها و یا حتی بوسیله افراد دیگر اختراع شده باشد است. و حتی امکان اینکه تمام این مردم فرش را خودشان اختراع کرده باشند بدون اینکه با هم ارتباط و یا تماسی داشته باشند است.
ما مطمئناً هستیم که فرش بافی به بالاترین حد خود در پنج قرن قبل از میلاد رسیده بود. این بوسیله باستان شناسان روسی رودنکو و گریازنوف در سال ۱۹۴۹ در دره پازیریک، تقریباً ۵۰۰۰ فوتی کوههای التایی کشف شده و به نام فرش “گره دار” معروف است.
فرش پازیریک نمونه کمیاب و زیبایی است که با تکنیک بالا بافته شده است، فرش پازیریک که ۲۴۰۰ یا ۲۵۰۰ سال از عمر آن میگذرد در مقبره یخ زده رئیس سیتها در مغولستان که بصورت بسیار خوب نگهداری شده بود پیدا شد.
در گذر تاریخ ایران صنعت و پیشه فرشبافی بصورت یک هنر و مهارت خاص درآمده است.
موقعی که کوروش کبیر در سال ۵۳۹ قبل از میلاد کشور بابل را فتح کرد، صنعت و هنر فرش را به کشور خود معرفی کرد. گفته شده است که در آرامگاه کوروش که در پرسپولیس بخاک سپرده شده است، با گرانبهاترین فرشها پوشیده بود. حتی قبل از او هم مردم صحرا نشین در مورد فرش بافی گره ای اطلاعاتی داشتند. آنها از گله های گوسفندان و بزهای خود پشم خوب و بادوام برای کار خود میگرفتند .
اولین مدرک موجود در رابطه با موجودیت فرش در نوشته های چینیها مربوط به سلسله ساسانیان که در سال ۲۲۴ تا ۶۴۱ بعد از میلاد است میباشد. در سال ۶۲۸ میلادی امپراطور هراکلیس مقداری فرش بعد از پیروزی به شهر تیسفون که پایتخت ساسانیان بود آورد. موقعی که در سال ۶۳۷ میلادی عربها به شهر تیسفون غلبه کردند، و شهر را غارت کردند مقدار قابل توجهی فرش بود که یکی از آنها فرش باغی مشهوری بود بنام ” موقع بهار خسرو”. این فرش در تاریخ بنام گرانبها ترین فرش بوده است. فرشهایی که در موقع سلطنت خسرو اول که در سال (۵۳۱ – ۵۷۹) بود بصورت ۹۰ فوت مربع بافته میشد، که مورخان عرب اینگونه توصیف کرده اند: گوشه های آن تختی باشکوه از گلهای آبی، قرمز، سفید، زرد و سبز است; رنگ زمینه آن کپی از زمین به رنگ طلائی، سنگهائی به شفافیت کریستال که به باطل تصوری از آب است، گیاهان با حریر و میوه ها با رنگ سنگی شکل گرفته اند، ولی متاًسفانه عربها این فرش گرانبها را به قطعات کوچک بریده و جداگانه فروخته اند.
بعد از دورهً سلطه خلفای عرب، یک نفر از قبایل ترک، بنام سلجوق ایران را فتح کرد. سلطه سلجوقیان (۱۰۳۸ – ۱۱۹۴ ) به لحاظ تاریخ فرش در ایران مهم است. زنان سلجوقی تبحر خاصی در بافتن فرش با گره های ترکی داشتند، در استانهای آذربایجان و همدان که بمدت زیادی تحت نفوذ سلجوقیان بود،از گره های ترکی در این مدت استفاده می شد.
حمله مغولان (۱۲۲۰ – ۱۴۴۹) اولین حمله وحشیانه به ایران بود، اما بعد از چندی آنان تحت نفوذ ایرانیان قرار گرفتند. شهر تبریز، متعلق به رهبر ایلخانیان، غازان خان (۱۲۹۵ – ۱۳۰۴)، با فرشهای گرانقیمت فرش شده بود. فرمانروای مغولان شاهرخ (۱۴۰۹ – ۱۴۴۶ ) که در بازسازی آنچه از حمله مغولان ویران شده بود به تشویق کردن و دلگرم کردن تمام هنرمندان و صنعتگردان سرزمین و کشور پرداخت. اما قالیبافی در این دوران به شکلی خیلی ساده که بیشتر نقشهای هندسی داشت تمام می شد.
شاید مهمترین تاریخ در صنعت فرش در ایران مربوط باشد به دوره فرمانروایان صفویه(۱۴۹۹ – ۱۷۲۲ ). براستی و حقیقتا که محکمترین دلیل و گواه این هنر و صنعت به این دوره برمیگردد. تقریبا ۱۵۰۰ اثر حفظ شده در موزه ها و کلکسیونهای سراسر دنیا موجود است. در ایران در دوره فرمانروائی شاه عباس (۱۵۷۱ – ۱۶۲۹)، تجارت و هنر و صنعت شکوفا شد. شاه عباس به تشویق و دلگرم کردن مردم به تماس و مبادله با اروپا بود و پایتخت خودش را که اصفهان بود به یکی از مجلل ترین و عظیم ترین شهرهای ایران درآورد. او همچنین یک کارگاه بزرگ برای فرش ها درست کرد که هنرمندان در آنجا کار کنند تا بهترین و باشکوه ترین نمونه های فرش را ببافند. بیشترین این فرشها از ابریشم با رشته های طلا و نقره که تزئین کننده آنها بود بافته شده بودند.
دوره کارگاه های فرش در ایران با هجوم افغانها(۱۷۲۲) به پایان رسید. افغانها تا زمانی که (۱۷۳۶) سلطه آنها در ایران بود اصفهان را از بین بردند، تا اینکه یک سالار جوان از خراسان، بنام نادر خان شاه ایران شد. در تمام مدت فرمانروائی نادر شاه تمام وقت و نیروی آن صرف جنگیدن با افغانها، ترکها و روسها را گذشت. در این دوره و تمام دوران یاغی گری و آشفته ایران بعد از مرگ او(۱۷۴۷) هیچ فرشی که ارزشی داشته باشد بافته نشد، و این رسم و سنت بتنهائی بوسیله افراد چادر نشین و هنرمندان این صنعت در شهرهای کوچک دنبال میشد.
در آخرین ربع قرن نوزدهم و در زمان فرمانروایان قاجار این شغل دوباره پا گرفت. صنعت فرش با فرستادن آن به اروپا از تبریز به استانبول دوباره رونق گرفت. در اواخر قرن نوزدهم میلادی بعضی از شرکتهای اروپائی و آمریکایی به ایران آمدند و این هنر و صنعت را به بازارهای کشور خودشان فرستادند.
امروزه، بافتن فرش به گسترده ترین هنر دستی در ایران مبدل شده است، و همینطور در خارج از کشور هم بخوبی شناخته شده است. فرشهای ایرانی امروز از شهرت و اعتبار خاصی که به خاطر رنگ و تنوع و الگوهای گوناگونشان، برخوردار است.